آشنایی با چند نمونه از اهداف بازاریابی و چگونگی سنجش آن‌ها

هر کسب‌ و کار و هر برند، برای خود اهدافی را تعیین می‌کند و دستیابی به آن اهداف را، نقطه موفقیت خود می‌داند. هر شرکتی تلاش می‌کند تا با راهکارهای مختلف و به‌کارگیری استراتژی‌های خلاقانه، خودش را یک قدم به هدفی که تعیین کرده است، نزدیک‌تر کند. این مقاصد در دنیای کسب و کار، با عنوان اهداف بازاریابی شناخته می‌شوند.

در این مقاله از آژانس تبلیغاتی هیوا، می‌خواهیم نگاهی به چند نمونه از اهداف بازاریابی موفق داشته باشیم. در این مقاله ۵ نمونه هدف را به شما معرفی خواهیم کرد، سپس به سراغ بررسی آن خواهیم رفت. در نهایت نیز چگونگی سنجش آن را نیز به شما خواهیم گفت. اما قبل از آن، بیایید بررسی کنیم که اصلا هدف‌گذاری در دنیای کسب و کار، باید چطور انجام شود؟

هدف‌گذاری و انتخاب هدف مناسب و موثر، اولین قدم برای راه‌اندازی کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ است. اگر دوست دارید اطلاعات بیشتری درباره چیستی کمپین‌ها داشته باشید، توصیه می‌کنیم که مقاله «کمپین دیجیتال مارکتینگ» چیست را مطالعه کنید.

هدف گذاری در کسب و کار

قبل از آنکه به سراغ نمونه اهداف بازاریابی برویم، بد نیست که نگاهی ابتدا نگاهی به نحوه هدف‌گذاری در دنیای کسب و کار داشته باشیم. هدف‌گذاری اولین و مهم‌ترین قدم برای هر کسب و کار است و اولین پله برای تبدیل شدن به یک برند، به شمار می‌رود؛ به همین دلیل باید هوشمندانه باشد و طوری باشد که بتواند ما را به موفقیت نزدیک کند.

متخصصان رشته بازاریابی، مدل‌های بسیاری را برای هدف گذاری در کسب و کار ارائه داده‌اند. یکی از معروف‌ترین مدل‌هایی که می‌توان از آن برای هدف گذاری در برند استفاده کرد، مدلی است که با عنوان مدل «SMART» شناخته می‌شود. این مدل یکی از کامل‌ترین مدل‌های هدف‌گذاری در کسب و کار است.

بر طبق این مدل، هدفی که ما انتخاب می‌کنیم باید ویژگی‌های زیر را دارا باشد:

• Specific

کاملا واضح و مشخص باشد؛

• Measurable

قابل اندازه‌گیری باشد؛

• Assignable

نحوه انجام‌دهی و شخص انجام‌دهنده آن باید مشخص باشد؛

• Realistic

باید واقعی و واقع‌بینانه باشد؛

• Time-related

مدت زمان دستیابی به آن نیز مشخص باشد.

درباره مدل اسمارت، حرف برای گفتن زیاد است؛ به طوری که می‌توان یک مقاله مفصل و جداگانه برایش ارائه داد. به همین دلیل، توصیه می‌کنیم که برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، مقاله «مدل SMART چیست» را مطالعه فرمایید.

نمونه از اهداف بازاریابی

حال می‌توان گفت که رسیدیم سر اصل مطلب! در این بخش، به ۵ مورد از بهترین اهداف بازاریابی نگاهی خواهیم داشت؛ سپس نحوه سنجش آن‌ها را نیز در کنار هم بررسی خواهیم کرد. مطالعه این بخش می‌تواند به شما کمک کند که در هدف‌گذاری برای برند خود، هوشمندانه‌تر عمل کنید و آگاهی بیشتری داشته باشید.

افزایش آگاهی از برند

یکی از مهم‌ترین اهدافی که هر برند می‌تواند داشته باشد، افزایش میزان آگاهی از آن برند در بین مخاطبان و مشتریان است. آگاهی از برند زمانی رخ می‌دهد که اکثریت غالب افراد جامعه، زمانی که نیاز به یک محصول خاص پیدا می‌کنند، نام برند ما به ذهنشان برسد.

برای نمونه مثلا زمانی که افراد تاکسی اینترنتی می‌خواهند، نام برند اسنپ یا تپسی به خاطرشان می‌آید.

برای سنجش این هدف:

اولین کاری که می‌توانید انجام دهید، تحقیقات بازار است.

با بررسی مخاطبان خود از طرق گوناگون مانند نظرسنجی‌ها و… می‌توانید ببینید که آیا مردم به اندازه کافی از برند شما آگاهی دارند یا خیر.

افزایش میزان تبلیغات نسبت به رقبا

برای اینکه بتوانیم آگاهی از برند را افزایش دهیم، یکی از بهترین راهکارهایش این است که میزان تبلیغات خود را افزایش دهیم. میزان تبلیغات در بازاریابی و نسبت آن به میزان تبلیغات سایر رقبا، با عنوان SOV یا سهم صدا شناخته می‌شود. امروزه، مهم‌ترین بستری که برند سعی می‌کنند سهم صدای خود را در آن افزایش دهند، موتور جستجوی گوگل و شبکه‌های اجتماعی است؛ پس افزایش میزان دیده شدن در این بسترها، می‌تواند هدف بسیار خوبی برای کسب و کارها باشد.

برای سنجش این هدف:

برای اینکه ببینید میزان سهم صدای شما در بسترهای نام‌برده چقدر است، راهکارهای بسیار زیاد و البته ساده‌ای وجود دارد. برای مثل سرچ کردن نام برند شما در گوگل و مشاهده نتایج پیشنهادی، می‌تواند به شما نشان دهد که تا چه اندازه نسبت به سایر رقبای خود، شناخته‌شده‌تر هستند.

یکی از راه‌های شناخت مخاطب و آگاهی از نیازها و علایق او، تحقیقات بازار است. تحقیقات بازار برای هدف گذاری در کسب و کار نیز مهم است و می‌توان آن را به عنوان کلید موفقیت هر برند معرفی کرد. برای آشنایی بیشتر، مقاله «تحقیقات بازار چیست» را مطالعه فرمایید.

بالابردن تعداد لیدها

لید به هر کسی گفته می‌شود که نسبت به برند، محصول یا خدمات ما کنجکاو شده می‌خواهد اطلاعات بیشتری درباره ما به دست بیاورد. معمولا زمانی که افزاش آگاهی از برند رخ می‌دهد، تعداد لید نیز خود به خود افزایش پیدا می‌کند. اما خب خیلی از اوقات نیز ممکن است با افزایش آگاهی، تعداد لیدها تغییری نکند؛ درست همینجاست که افزایش تعداد لیدها، چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی، می‌تواند هدف مناسبی برای کسب و کار ما باشد.

برای سنجش این هدف:

اگر کسب و کار شما دارای وبسایت است، تعداد لیدها را می‌توانید به راحتی اندازه‌گیری کنید. ابزارهایی مانند CRM برای سنجش میزان موفقیت و دستیابی به این هدف، می‌توانند کمک شایانی به شما بکنند.

درباره لید یا همان سرنخ نیز می‌توان مفصل صحبت کرد؛ اما خب حرف زدن درباره موضوع لید و چیستی آن، از حوصله این مقاله خارج است. به همین دلیل پیشنهاد ما به شما این است که مقاله «لید چیست» را مطالعه فرمایید.

افزایش میزان تقاضا در بازار

باید بدانید که افزایش آگاهی از برند در میان مخاطبان، به آن معنا نیست که آن‌ها به مشتری واقعی تبدیل شده‌اند و می‌خواهد محصولات شما را خریداری کنند. تبدیل شدن به مشتری واقعی و خرید، تنها زمانی رخ می‌دهد که مخاطب به محصول ما نیاز داشته باشد یا به عبارت دیگر، میزان تقاضا در بازار بیشتر باشد. افزایش میزان تقاضا در بازار، یکی از مهم‌ترین اهدافی است که هر برند می‌تواند دنبال کند.

برای سنجش این هدف:

سنجش افزایش میزان تقاضا در بازار می‌تواند اندکی سخت باشد. اما یکی از راه‌حل‌هایی که می‌توانید به کمک آن این هدف را بسنجید، بررسی سرچ کنسول گوگل است. هر اندازه که نام برند شما در گوگل بیشتر سرچ شده باشد و هر اندازه که بازدید از سایت شما بیشتر باشد، به آن معناست که تمایل مشتری نیز برای خرید، بیشتر است.

افزایش میزان خرید و وفاداری مشتری

زمانی که مخاطب ما به مشتری تبدیل شد و از برند ما خرید کرد، زمان آن است که میزان خرید را در او افزایش دهیم و او را به یک مشتری همیشگی و وفادار تبدیل کنیم. افزایش میزان خرید مشتری در بازاریابی با عنوان «طول عمر مشتری یا CLV» شناخته می‌شود. و یکی از مهم‌ترین معیارهای موفقیت هر برند، به شمار می‌رود.

برای سنجش این هدف:

یک فرمول ساده برای سنجش میزان طول عمر مشتری وجود دارد و آن نیز به این شکل است: «میانگین مقدار سفارش X میانگین دفعات خرید سالانه X میانگین مدت زمان خرید از برند، برابر است با میزان وفاداری و طول عمر مشتری.» برای مثال اگر میانگین مقدار سفارش مشتری ما ۱۰۰ هزار تومان باشد، سالانه ۵ مرتبه از ما خرید کند و به صورت میانگین به مدت ۳ سال مشتری برند ما باشد، طول عمر مشتری برابر خواهد بود با ۱۵۰۰.

سنجش موفقیت استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغات، اهمیت بسیار زیادی دارد. به همین دلیل است که ما یک مقاله جدا درباره آن نوشته‌ایم. به همین دلیل است که ما توصیه می‌کنیم که مقاله «سنجش اثربخشی تبلیغات» را مطالعه فرمایید.